دوشنبه ؛ 26 شهريور 1403
26 آبان 1401 - 17:10

جهاد رسانه ای علیه روایت سازی دروغین

هیچ عقل سلیمی از برخوردهای اشتباه در هیچ مجموعه ای حمایت نمی‌کند، اتفاقاتی که از ابتدای تأسیس فراجا تا به امروز توسط برخی از نیروها به اشتباه رخ داده، نه تنها مورد حمایت این سازمان قرار نگرفت بلکه انتقادات و پیگیری درونی این سازمان و حتی حمایت از گزارش مردمی نسبت به این برخورد ها را در پی داشت!
کد خبر : 13016

پایگاه رهنما:

هیچ عقل سلیمی از برخوردهای اشتباه در هیچ مجموعه ای حمایت نمی‌کند، اتفاقاتی که از ابتدای تأسیس فراجا تا به امروز توسط برخی از نیروها به اشتباه رخ داده، نه تنها مورد حمایت این سازمان قرار نگرفت بلکه انتقادات و پیگیری درونی این سازمان و حتی حمایت از گزارش مردمی نسبت به این برخورد ها را در پی داشت!

اما چه اتفاقاتی در پیش است که نیروی مردمی مانند پلیس که مطابق نظرسنجی های سال گذشته یکی از محبوب ترین نهادها در افکارعمومی محسوب می‌شد، مورد حملات شدید مجازی قرار گرفته است؟ حملات دردناک و وحشیانه علیه نیروهای پلیس در کرج و همدان با چه پشتوانه‌ای شکل گرفت؟

اگر بخواهیم برخوردهای پلیس ایران را مرور کنیم، در کنار معدود تصاویر اشتباهی که رخ داده، تصاویر زیادی از خدمات پلیس به مردم ایران در بحران‌ها، مهربانی نسبت به فقرا و سکوتش نسبت به نشستن برخی خانم ها و اراذل و اوباش روی سقف خودروی نظامی‌اش شاهد باشیم.

در زمانه ای که از سال 1995 تا همین امروز خشونت پلیس آمریکا نسبت به سیاه پوستان زبان زد عام و خاص است، پلیس ایران قریب به  30 سال توانسته بود با عملکرد مناسبی که دارد، آن هم بدون پوشش رسانه‌ای عظیم، وجهه خوبی در بین عموم مردم ایران کسب کند.

بنا به گزارش BBC  تخمین زده می‌شود که هر ساله نزدیک به ۱۲۰۰ نفر در آمریکا توسط مأموران پلیس کشته می‌شوند اما حدوداً در ۹۹ درصد از این موارد، مأموران به هیچ جرمی متهم نمی‌شوند و مجریان طرح موسوم به «نقشه‌برداری خشونت پلیس» توانستند ۷۶۶۶ مورد کشته شدن افراد توسط مأموران پلیس را بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ ثبت کنند.

روزگاری پلیس تصویری از محافظ مردمی و عدالت جو بود که در راهنمایی و رانندگی تا پلیس آگاهی و دیگر بخش‌های آن نماد اقتدار و اعتماد را در اذهان مردم نقش می‌بست.

به جز ایراد وارده به عدم تمرکز پروتکل مشخص رفتاری عوامل پلیس ایران که باعث برخی رفتارهای متضاد و معدود در برخی مسائل شده است، تجربه رسانه‌ای ایران نشان داده است که در بحران ها و آشوب ها اولین قربانی ترورهای رسانه‌ای، پلیس ایران می‌باشد.

حجم انبوهی از محتوای تولید شده علیه نظامیان ایران مخصوصا نیروهای فراجا در وقایع اخیر به گونه‌ای بوده که حتی هدف مدنظر قرار داده شده به خانواده های این مجموعه خدوم بر‌می‌گردد و خواهان ایجاد ترس و تردید در دل فرزندان این قشر زحمت کش می‌باشد.

  • اما چرا پلیس به عنوان اولین قربانی ترور مجازی قرار می‌گیرد؟

هر کشوری بر اساس قوانین خود دسته بندی های نظامی و امنیتی را ایجاد می‌کند، در ایران و بر اساس نحوه سازماندهی اولین مجموعه ای که رابطه مستقیم با جامعه و مردم را دارد، فراجا است.

با اولین اتفاقاتی که در هر جامعه رخ می‎دهد چه از لحاظ امنیتی، اختلافات درون خانوادگی تا اختلافات محلات، مسائل اجتماعی مانند مواد مخدر و آزار و اذیت‌های ناموسی، دزدی تا قتل مراجعات اولیه به سمت بخش‌های مختلف فراجا صورت می‌گیرد. مردم ناجی و قاضی فوری خود را پلیس می‌دانند و همانند ریش سفید جمع و بزرگ قانون مدار حرف‌های او را فصل الخطاب مسائل خود قرار می‌دهند.

حال فرض کنید جامعه همسایه هوس کند به جامعه‌ای که ما در آن قرار گرفته‌ایم، دست درازی کند تا زمانی که ریش سفید جمع زنده است هر اتفاقی با مقاومت رو به رو است، اما وقتی همان ریش سفید را متهم کنند به قتل و دروغگویی، دیگر نیازی به دشمنی خارجی نیست و اهالی همان جامعه راه را برای دشمن باز می‌کنند و خودشان با ریش سفید جامعه درگیر می‌شوند.

فراجا و پلیس جامعه، حکم همان ریش سفید جامعه را دارد که قرار است توسط رسانه های معاند با حملات سنگین به عنوان اهریمن شناخته شود تا راه های بعدی برای نابودی امنیت و تجزیه ایران باز شود.

در نمونه‌های اخیر، پلیس کرج به صورت مظلومانه توسط عده‌ای از اراذل و اوباش مرد و زن که بنا به اعترافات خود مواد مخدر مصرف کرده بودند، بدون هیچ دلیلی در اتوبان اسیر می‌شوند و به شهادت می‌رسند.

چند هفته قبل تر نیز فردی که اقدام به زیر گرفتن 6 نفر از ماموران موتور سوار پلیس می‌کند با وقاحت هر چه تمام تر می‌گوید از کرده خود پشیمان نیست و مادر او نیز به صورت وقیحانه‌ای به دوربین زل می‌زند و پسر قاتل خود را مظلوم می‌خواند و از مردم طلب کمک می‌کند!

تصور کنید پلیس جوان متاهلی که شغل خود را با انتخاب فداکاری گره زده و چه در این بحران‌های ساختگی و چه در تمامی بحران‌های طبیعی حاضر به فداکاری برای وطن خود است را اهریمن جلوه ‌می‌دهند و جوان‌هایی که از قشر اراذل و اوباش و درگیر لذت های شخصی خود هستند را جوانمردان عدالت خواه اعتصاب سراسری ایران معرفی می‌کنند.

یک بار دیگر به همگان ثابت شد تا زمانی که انحصارپوشش رسانه‌ای در دست قدرتمندان و ثروتمندان جهانی است، این رسانه است که در قرن 21 دیکتاتور مابانه حق را جای باطل و باطل را جای حق می‌زند و بدون هیچ نگرانی به مردم دروغ می‌گوید. تا دروغ اول ثابت شود دروغ 13 ام گفته شده است. تا مخاطب بخواهد متوجه شایعه و بزرگنمایی مسئله اول شود، مسائل دیگر روی خط می‌آیند. همه دروغ پردازان و مزدوران و جاهلان در اتاق جنگی مشترک جمع‌اند تا ذهن هر ایرانی را بمباران کنند.

قطعا ساخت رسانه‌ای و دروغین پلیس اهریمنی جامعه‌ای سرخورده نسبت به امنیت و حافظان آن در آینده خواهد ساخت. راهکاری جز مقاومت رسانه‌های خودجوش مردمی علیه سازوکار غول‌های پوشالی رسانه ها نیست. هر ایرانی وطن دوستی با هر سخن و هنری که دارد باید علیه روایت سازی دروغین جهاد تبیین کند.

ارسال نظرات